خود اعتقادات ابتدائی شما را به سوسياليسم علمی متزلزل و ضعيف ساخت .نهرو ضمن جوابی كه ميدهد ميگويد : استفاده از روشهای معنوی و روحانینيز لازم و خوب است . من هميشه در اين مورد با گاندی جی هم عقيده بودم وچه بسا كه امروز استفاده از اين وسائل را لازمتر ميشمارم زيرا امروز دربرابر خلاء معنوی تمدن جديدی كه رواج ميپذيرد بيش از ديروز بايد پاسخهایمعنوی و روحانی بيابيم . كارانجيا سپس راجع به ماركسيسم از وی سؤالاتی ميكند و نهرو برخینارسائیهای ماركسيسم را گوشزد ميكند و دوباره همان راهحلهای روحی را طرحميكند . در اين وقت كارانجيا بوی ميگويد : آقای نهرو ، آيا اظهارات شما كه اكنون از مفاهيم راه حلهای اخلاقی وروحی سخن ميگوئيد ميان جنابعالی با جواهر لعل ديروز ( يعنی خود نهرو درزمان جوانی ) تفاوتی بوجود نمیآورد ؟ آنچه شما ميگوئيد اين تصور را ايجاد ميكند كه آقای نهرو در شامگاهعمرش در جستجوی خداوند برآمده است . نهرو ميگويد آری ، من تغيير يافتهام ، تأكيد من بر روی موازين و راهحلهای اخلاقی و روحی بدون توجه و نادانسته نيست . . . سپس خود وی ميگويد: " اكنون اين مسئله پيش میآيد كه چگونه ميتوان اخلاق و روحيات را بهسطح عاليتری بالا برد " و اينطور جواب ميدهد : بديهی است برای اينمنظور مذهب وجود دارد ، اما متأسفانه مذهب به شكلی كوته نظرانه و بهصورت پيروی از دستورهای خشك و قالبی و انجام بعضی تشريفاتی معين پائينآمده |