دين يك رشته چيزها خوب است ، پيغمبران آمدند برای دعوت به آن خوبها ،يك رشته چيزها بد است ، پيغمبران آمدند برای مبارزه با آن بديها .دستورهای دينی مجموعا سه قسم است : اعتقادات ، اخلاقيات ، دستورهایعملی . دستورهای اعتقادی از قبيل ايمان به خدا ، ايمان به سفرای الهی وپيغمبران خدا و اوليای خدا ، ايمان به معاد و پاداش و كيفر . دستورهایاخلاقی مثل اينكه ما بايد عفت و تقوی داشته باشيم ، راضی و شاكر و صابرباشيم ، عفو و حلم و گذشت داشته باشيم ، با يكديگر الفت و محبت داشتهباشيم ، اتحاد و اتفاق داشته باشيم ، روح ما پاكيزه باشد ، حسادت نداشتهباشيم ، كينه نداشته باشيم ، جبن و بخل نداشته باشيم ، ظالم و بدخواهنباشيم . دستورهای عملی هم واضح است ، دستورهايی به عنوان عبادات مقررشده . نماز ، روزه ، حج ، جهاد ، امر به معروف و غير اينها ، ودستورهايی در باب معاشرت هست از قبيل احسان ، صله ارحام ، از قبيلاينكه دروغ نگوييم ، غيبت نكنيم ، فحش ندهيم ، قتل نفس نكنيم ، دستوررسيده به ترك شراب و قمار و ربا و ريا و غيره . بالاخره اگر در هر چيزی شك و ترديد كنيم در اينها نمیتوانيم شك وترديدی داشته باشيم ، در اينكه شارع اسلام آنچه را كه خوب میداند ،میخواهد آنها واقع شود و آنچه را بد میداند میخواهد هر طور است آنهاواقع نشود ، حرفی نيست . حالا حساب كنيم ببينيم آيا اگر حقوق مردم محفوظ ، و جامعه عادل ومتعادل باشد و تبعيض و محروميت و احساس مغبونيت در مردم نباشد ،عقايد پاك و اخلاق پاك و صفای قلب و اعمال خوب بيشتر پيدا میشود وزمينه برای وقوع معاصی و اخلاق رذيله و شيوع عقايد ناپاك كمتر است ، يااگر متعادل نباشد و هر چه افراط و |