ببيند معطل نمی شود و بر میدارد ، مؤمن نيز علم را مال خود میداند ، دردست هر كه ببيند آن را میگيرد . أميرالمؤمنين علی ( ع ) همين كلمه راتوضيح میدهد : " « الحكمة ضالة المؤمن فاطلبوها و لو عند المشرك تكونوا أحق بها وأهلها » " ( 1 ) . ( حكمت گمشده مؤمن است ، پس به دنبالش برويد ولو آنكه آنرا در نزدمشركان بيابيد . شما از او شايستهتر و سزاوارتر خواهيد بود ) . علم فريضهای است كه نه از لحاظ متعلم و نه از لحاظ معلم و نه از لحاظزمان و نه از لحاظ مكان محدوديت ندارد ، و اين عالیترين و بالاترينتوصيهای است كه میتوانسته بشود و شده . كدام علم ؟ چيزی كه هست سخن در يك مطلب ديگر است و آن اينكه منظور اسلام از علمچه علمی است ؟ ممكن است كسی بگويد مقصود از همه اين تأكيد و توصيههاعلم خود دين است . يعنی همه به اين منظور گفته شده است كه مردم به خوددين عالم شوند و اگر نظر اسلام از علم ، علم دين باشد در حقيقت به خودشتوصيه كرده و درباره علم به معنی اطلاع بر حقايق كائنات و شناختن امورعالم چيزی نگفته و اشكال به حال اول باقی میماند ، زيرا هر مسلكی هراندازه هم ضد علم باشد و با آگاهی و اطلاع و بالارفتن سطح فكرپاورقی : . 1 بحار الانوار ، ج 2 ، ص . 97 |