در دو سه جلسه پيش عرض كردم كه قرآن كريم گاهی موضوع زنده شدن زمين را در فصل بهار برای شهادت بر توحيد میآورد ، و گاهی به عنوان نمونه يك رستاخيز كوچك و تبديل نشئهای به نشئه ديگر . خداوند متعال بشر را تنبيه میفرمايد كه همان طوری كه در نظام جزئی زندگی زمين شما مردن و زنده شدن هست ، هر تخمی و بذری كه در يك فصل سال در زمين افشانده شود در فصل ديگری همان بذر رشد میكند و نمو مینمايد ، در يك فصل به مناسبت آن فصل آن تخم جامد و افسرده و بيجان است و در فصل ديگر همان تخم به صورت زنده جاندار ظهور میكند ، همين طور است در يك نظام كلی تر و يك تبديل نشئه كلی تر و يك رستاخيز بزرگتری . " « و يوم نحشر من كل امة فوجا ممن يكذب باياتنا فهم يوزعون 0 حتیإذا جاؤا قال أكذبتم باياتی و لم تحيطوا بها علما »" ( 1 ) . ( روزی كه از هر امتی دستهای از آنها را كه آيههای ما را دروغ شمردند محشور كنيم و به صف كشيده شوند و چون بيايند ، خداوند به آنها خطاب كند : آيات مرا كه دانش شما به آنها احاطه نداشت چرا تكذيب كرديد ؟ ! ) . هر چيزی كه زياد شد و عادی شد اهميتش از نظرها میافتد . مردن و زنده شدن زمين از همين قبيل است . عمر طبيعی ما طوری است كه در دوره عمر دهها بار اين سنت جاريه را میبينيم و لهذا در نظر ما مهم نيست . پاورقی : |