علمای اهل سنت كه بعد آمدند مسلك اشعری را انتخاب كردند ، نه ، بسياریاز علمای اهل سنت كه بعد آمدند ، اصل عدل را پذيرفتند . مثلا زمخشری كهاز اكابر علمای اهل سنت است ، معتزلی است و اصل عدل را قبول دارد ،همچنين بسياری ديگر . كم كم مجادلات كلامی كاستی گرفت و عقايد هر دستهای در دسته ديگر راهيافت . فعلا مجال شرح اين قسمت نيست كه چطور عقايد عدليه در غير عدليهو عقايد غير عدليه در عدليه راه يافت و به چه شكلی درآمد و مصيبتعموميت پيدا كرد . عوام پسندی انديشه اشعری عامه مردم در آن زمان فكر غير عدليه را میپسنديدند ، چون اين فكر مبنیبر تسليم و تعبد و تبعيت محض بود . عوام الناس چون تفكر ندارند طبعافكر و تعقل را خطرناك میدانند و از آن وحشت دارند . از نظر عوام الناساگر بگوييم حكم شرع تابع قانون عقل نيست يك نوع عظمت و اهميتی استبرای دين . به همين جهت ، اين عمل متوكل كه جلوی آزادی فكر را گرفتخيلی در نظر عامه مردم پسنديده آمد و به عنوان حمايت از دين و سنتپيغمبر تلقی شد . با اينكه متوكل مردی فاسق و شرير و ستمگر بود بسياری ازمردم به او علاقهمند شدند ، محبوبيتی پيدا كرد و اشعاری در مدحش سرودندمبنی بر تشكر از اين عمل كه به عقيده آنها دين خدا را ياری كرد . عامهمردم آن روز كه در واقع روز فاجعه علمی و فكری اسلام بود و مصيبت بزرگیبرای حيات عقلی اسلام بود جشن گرفتند و شاديها كردند . |