مقرون به تجمل و توسعه در وسايل زندگی ، و يكی هم مثال قيام و نهضت درمقابل سكوت و تقيه . همين دو مثال برای نمونه كافی است . اما مثال اول: . فلسفه زهد به طور مسلم رسول خدا و علی مرتضی عليهما السلام زاهدانه زندگی میكردندو در زندگی بر خود سخت میگرفتند . اين عمل را دو نحو میتوان تفسير كرد :يكی اينكه بگوييم دستور اسلام به طور مطلق برای بشر اين است كه ازنعمتها و خيرهای اين جهان محترز باشد ، اسلام همان طوری كه به اخلاص درعمل و توحيد در عبادت و به صدق و امانت و صفا و محبت دستور میدهد ، بهاحتراز و اعراض از نعمتهای دنيا هم دستور میدهد ، همان طوری كه آن اموربالذات برای بشر كمالاند و در همه زمانها مردم بايد موحد باشند ، صدق وامانت و صفا و محبت داشته باشند ، از دروغ و دغل و زبونی پرهيز داشتهباشند ، همين طور در همه زمانها و در هر نوع شرايطی لازم است كه ازنعمتها و خيرات دنيا احتراز داشته باشند . تفسير ديگر اينكه بگوييم فرق است بين آن امور كه مربوط به عقيده و يااخلاق و يا رابطه انسان با خدای خودش است و بين اين امر كه مربوط بهانتخاب طرز معيشت است ، اينكه رسول خدا و علی مرتضی بر خود در غذا ولباس و مسكن و غيره سخت میگرفتند نه از اين جهت است كه توسعه درزندگی بالذات زشت و ناپسند است ، بلكه مربوط به چيزهای ديگر بوده ،يكی مربوط بوده به وضع عصر و |