به انسان عقل و اراده و اختيار داده شده و عقل و اختيار است كه وسعت دايره عمل او را زياد كرده . نقش عقل و اختيار در دو مرحلهای شدن حق انسان زندگی میكنند ، فرزند زمين بودن كافی است كه حق آنها را مسلم كند . اما انسان عقل و اراده دارد و با نيروی تكليف و عقل و اراده بايد كار كند ، لهذا تا تكليف خود را انجام ندهد نمیتواند از حق خدادادی خود استفاده كند . بلی ، تا مرحله مرحله غريزه است و تكليفی در كار نيست حق هم ثابت و مسلم است . طفل بر پستان مادر بدون ضمانت هيچ تكليفی حق دارد و شير پستان حق اوست ، اما آنگاه كه انسان میخواهد از پستان مادر زمين شير بخورد شير به آن آمادگی نيست ، بايد با عمل و عمران و احياء و فعاليت ، آن را آماده كند ، لذا در مقابل حقی كه برعهده مادر زمين دارد ، يك مسؤوليتی هم در برابر او دارد ، بلكه میتوان گفت يك حقی هم اين مادر يعنی زمين برعهده او دارد و آن اينكه زمين را آباد كند و عمران نمايد . حق زمين بر انسان مسؤولون حتی عن البقاع و البهائم ، » " ( 1 ) شما مسؤوليت داريد و پاورقی : |