دستورهای خود مبارزه كرده ، عمل پيشوايان بزرگ دين اين طور بوده است .جامعه بی طبقه اسلام ، يعنی جامعه بی تبعيض ، يعنی جامعهای كهامتيازات موهوم در آن بی اعتبار است ، نه جامعه بی تفاوت كه حتیامتيازات و مكتسبات و لياقتها و استعدادها نيز در آن اجبارا ناديدهگرفته میشود . جويبر و ذلفا مردی از اهل يمامه به مدينه آمد و اسلام آورد و اسلامش خوب شد ، يعنیمعارف اسلام را فراگرفت و به تربيت اسلامی تربيت شد . اسم اين مردجويبر بود . مردی كه بود كوتاه قد ، بد شكل ، سياه رنگ ، فقير و مستمند، و چون كسی را در مدينه نداشت ، شبها در مسجد میخوابيد و در حقيقتخانهای جز مسجد نداشت ، مدتی در مسجد بود ، كم كم رفقايی مثل خودش پيداكرد ، يعنی عدهای ديگر از مسلمانان پيدا شدند كه آنها هم مثل جويبر ، همفقير بودند و هم غريب ، و به دستور رسول اكرم آنها نيز مانند جويبرموقتا شبها در مسجد بسر میبردند . تدريجا عدهشان زياد شد . از طرفخداوند دستور رسيد مسجد بايد پاكيزه باشد ، جای خوابيدن نيست و حتیدرهايی كه از خانهها به سوی مسجد باز است به استثنای در خانه علی مرتضیو فاطمه زهرا همه درها بسته شود ، رفت و آمدها از خانهها به مسجد موقوفشود ، فقط از درهای معمولی به مسجد رفت و آمد بشود كه احترام مسجد محفوظبماند . رسول خدا دستور داد برای اين عده بی خانه و فقير سايبانی درگوشهای بزنند ، و زدند و آنها در |