میكند . قطع نظر از تصريحی كه قرآن كريم فرموده ، اگر در خود نظام عالم دقتكنيم و فكر كنيم حس میكنيم و میفهميم كه يك نوع رابطه غايی بين جماد ونبات و همچنين بين هر دوی اينها با حيوان و همچنين بين جماد و نبات وحيوان و بين انسان هست . در اين زمين از يك طرف يك سلسله مواد غذايیهست و از طرفی حيوانها طوری هستند كه با آن مواد غذايی فقط میتوانندزندگی كنند ، اگر آن مواد غذايی نباشد نمیتوانند به حيات خود ادامه دهند. حال آيا میشود گفت در نظام كلی كائنات هيچ علاقه و ارتباطی بين موادغذايی اين عالم و بين طرز ساختمان جهازات تغذيه انسان يا ساير حيوانهاوجود ندارد و تصادفا موافقتی بين اينها و آنها هست ؟ علمای معرفة الحياهكه میگويند به هيچ وجه نمیتوان اصل علت غائی را در مورد موجودات زندهانكار كرد . همچو علاقه و ارتباطی هست ، خواه آنكه بگوييم آن مواد غذايیمتناسب با اين احتياجات ساخته شده و خواه آنكه بگوييم ساختمان جهازاتتغذيه طوری ساخته شده كه بتواند از مواد غذايی موجود استفاده كند . به هرحال ، علاقه غائی هست و ايندو به يكديگر تطبيق داده شدهاند . چه فرق میكند كه بگوييم اگر انسان يا حيوان با اين نوع احتياجات نبودآن مواد غذايی به وجود نمیآمد و يا بگوييم اگر آن مواد غذايی به اين نحونبود ساختمان انسان طور ديگر بود ؟ به هر حال ، نظام خلقت نشان میدهداينها برای يكديگر آفريده شدهاند . پس اين حق را قانون خلقت و آفرينش كه مقدم بر قانون شرع است قرارداده و چون هر دو از جانب خداوند است ، خداوند قانون دين را هماهنگقوانين فطرت و خلقت مقرر فرموده ، قانون خلقت را |