قابل بقا هست هر چند مردمش كافر باشند . اگر ظلم و اجحاف در نتيجه تفاوتها و پست و بلنديها و ناهمواريها در جامعهای پيدا شد آن جامعه باقی نمیماند هر چند مردمش به حسب عقيده مسلمان باشند . قرآن پر است از آياتی كه میفرمايد سبب هلاك فلان قوم و فلان قوم ظلم آنها بوده . در يك جا میفرمايد : " « و ما كان ربك ليهلك القری بظلم و أهلها مصلحون »" ( 1 ) يعنی خداوند مردمی را اگر مصلح باشند هرگز آنها را به سبب يك ظلم هلاك نمیكند . مفسرين اغلب گفتهاند اين ظلم مقصود شرك است ، چون شرك يكی از انواع ظلم است . " « إن الشرك لظلم عظيم »" ( 2 ) يعنی خدای تبارك و تعالی مردم را به سبب كفر و شرك هلاك نمیكند اگر خود آنها از لحاظ روابط اجتماعی و حقوق اجتماعی مردمی عادل بوده باشند . نقش حق و عدالت اجتماعی در امور معنوی میكنيم دنيا از نظر دين شر مطلق است ، ولی در هر چيزی اگر ترديد كنيم در يك چيز نمیتوانيم ترديد كنيم و آن اينكه پيغمبران خدا برای چه هدف و چه مقصدی آمدند . آنها آمدند برای تعليم يك سلسله عقايد پاك ، برای پاكيزه كردن روح مردم " « بعثت لاتمم مكارم اعخلاق » " ( 3 ) ، برای اينكه مردم را به اعمال خوب تشويق كنند و برای اينكه مردم را از كارهای زشت باز بدارند . از نظر پاورقی : |