بر آدمی وارد میآيد مثل فشار حسد ، فشار كينه ، فشار انتقامجويی ، فشارحرص و آز و طمع . اگر عدالت اجتماعی برقرار شود ، از لحاظ عوامل خارجیتأمين پديد میآيد ، زيرا در آن صورت كسی نمیتواند به حق ديگری تجاوز كند، از اين جهت كسی نمیتوا ند روح او را در تنگی و فشار قرار دهد . و امااگر عدالت برقرار نشد و ميدان ، ميدان زور و ظلم و غارت و چپاول شد ،آنها كه تحت فشار عوامل روحی حرص و طمع هستند مطامعشان بيشتر تحريكمیشود و بيشتر تحت فشار قوی اين عاملها قرار میگيرند و رنج میبرند ، پسكسی كه محيط عدالت ، بر او فشار آورد ، محيط ظلم بيشتر او را میفشارد .ابن ابی الحديد میگويد بعد از قتل عثمان مردم در مسجد جمع شده بودند كهببينند كار خلافت به كجا میكشد ، و چون غير از علی ( ع ) كسی ديگر نبودكه مردم به او توجهی داشته باشند و از طرفی هم عدهای بودند كه رسما خطابهمیخواندند و سخنرانی میكردند و در اطراف شخصيت علی ( ع ) و سوابق او دراسلام صحبت میكردند ، مردم هجوم آوردند و با علی ( ع ) بيعت كردند . آنسخنان را كه فرمود مرا رها كنيد و ديگری را بگيريد ، زيرا اوضاع آيندهچنين و چنان است و بعلاوه من كسی نيستم كه از آنچه خود میدانم كوچكترينانحرافی پيدا كنم ، در همين وقت بود كه آمده بودند بيعت كنند و بهعنوان اتمام حجت در اول كار خود ، آن سخنان را ايراد كرد . اخطار مهم میگويد : در روز دوم رسما در مسجد بالای منبر رفت و به آنچه روز گذشتهبا اشاره گفته بود تصريح كرد و فرمود : خداوند |