نمیريزد ، بلكه حاضر است خون خود را فدای خير جامعه كند . پس از نظر ملكات اخلاقی و صفات شخصی البته جود از عدل بالاتر است ،بلكه طرف قياس نيستند . عدل و جود از نظر اجتماعی اما از نظر زندگی اجتماعی چطور ؟ از نظر زندگی اجتماعی و از جنبه عمومیكه افراد اجتماع را به صورت يك واحد در میآورد ، از اين نظر كه بنگريم، میبينيم كه عدل از جود بالاتر است . عدل در اجتماع به منزله پايههای ساختمان است و احسان از نظر اجتماع بهمنزله رنگ آميزی و نقاشی و زينت ساختمان است . اول بايد پايه درستباشد بعد نوبت به زينت و رنگ آميزی و نقاشی میرسد . اگر " خانه ازپای بست ويران است " ، ديگر چه فايده كه " خواجه دربند نقش ايوان "باشد ؟ اما اگر پايه محكم باشد ، در ساختمان بی نقاشی و بی رنگ آميزی هممیتوان زندگی كرد . ممكن است ساختمان فوق العاده نقاشی خوب داشته باشدو ظاهرش جالب باشد ، اما چون پايه خراب است ، يك باران كافی است آنرا بر سراهلش خراب كند . بعلاوه همين جودها و احسانها و ايثارهايی كه در مواقعی خوب و مفيد استو از نظر جود كننده فضيلتی بسيار عالی است ، از نظر گيرنده فضيلت نيست. حساب او را هم بايد كرد ، حساب اجتماع را هم بايد كرد . اگر رعايتموازنه اجتماعی نشود و حساب نكرده صورت بگيرد ، همين فضيلت اخلاقیموجب بدبختی |