با مردم عداوت پيدا خواهی كرد و مردم را مسؤول بدبختی خودخواهی خواند .سخن خود را ختم میكنم به سخنانی از يكی از بزرگترين صحابه اميرالمؤمنينعلی ( ع ) به نام صعصعة بن صوحان عبدی . صعصعه خودش مرد بزرگواری است ،از خواص اصحاب مولای متقيان است ، حضرت به او علاقه داشتند . مرد خطيبو سخنوری بود . جاحظ در البيان و التبيين او را به قدرت بيان و قوتمنطق وصف میكند و میگويد " و أدل من كل شیء استنطاق علی له " از هردليلی بالاتر بر اينكه صعصعه مردی سخنور و خطيب بوده اين است كه علی بنابی طالب گاهی تكليف میكرد به او كه خطابه ايراد كند و او حركت میكردو در حضور علی به ايراد خطابه میپرداخت . صعصعه درباره علی يك سخن كوتاه دارد در روز اول خلافت ، و سخنی ديگردارد درباره آن حضرت در حالی كه در اثر ضربت خوردن به شمشير مرادیحضرت در بستر افتاده بود ، و سخنی هم دارد مفصل بعد از دفن آن حضرت .در روز اول خلافت رو كرد به آن حضرت و گفت : " زينت الخلافة و ما زانتك ، و رفعتها و ما رفعتك ، ولهیإليك أحوجمنك إليها " ( 1 ) . يا اميرالمؤمنين ! تو بخلافت زينت و افتخار دادی، اما خلافت برای تو زينت و افتخاری نيست ، مقام خلافت با خليفه شدن توبالا رفت اما خلافت مقام ترا بالا نبرد ، خلافت به تو محتاجتر است از توبه خلافت . جمله دوم بعد از ضربت خوردن اميرالمؤمنين بود . صعصعه پاورقی : . 1 تاريخ يعقوبی ، ج 2 ، ص . 179 |