میگفت از وقتی كه اين دارو را میخورم خيلی حالم بهتر شده است . ولی ايناثر موقت بود ، دوباره سرطان حمله میكرد و تمام بيمارانش مردند .بنابراين دانشمند تمام احتمالات را آزمايش میكند ، ممكن است اثر ايندارو موقت باشد ، ممكن است روی مرد مؤثر باشد ولی روی زن مؤثر نباشد ،روی جوان مؤثر باشد ولی روی پير مؤثر نباشد ، روی مردمی كه دور از تمدنجديد هستند مؤثر باشد ولی روی كسانی كه در بطن اين تمدن هستند مؤثر نباشد، يا مثلا برای مزاج آسيائی و آفريقائی فرق كند ، و امثال اينها . بعد كهتمام شرائط را امتحان كرد و فهميد كه اين دارو ضد سل است و در هر شرايطیقرار گيرد كشنده آن است ( تأثير آن به شرايط مربوط نيست ) و يك تضادیميان اين دو وجود دارد ، شناخت ما به مرحله نهائی خود میرسد . پراتيك (1 ) مرحله آخر شناخت است . در پراتيك است كه انسان عمل میكند ، درپراتيك است كه انسان طبيعت را در شرايط مختلف قرار میدهد ، درپراتيك است كه انسان طبيعت را تغيير میدهد . پس طرفداران ماترياليسمديالكتيك اينطور تعبير میكنند : شناخت ، سه مرحلهای است : مرحله بررسی، مرحله تعقل و فرضيه ، مرحله عمل ، تغيير ، پراتيك ، يا هر نام ديگریكه روی آن بگذاريد ( 2 ) . بنابراين اينها هم شناخت را چند مرحلهایمیدانند . پاورقی : Pratique . 1 [ لغت فرانسوی است ] . . 2 اگر " چهار رساله " معروف مائو را ديده باشيد ، در يك رسالهراجع به پراتيك و در ديگری راجع به اينكه ايده چگونه تكامل پيدا میكندبحث میكند . او اين مسائل را در آنجا و در جاهای ديگر خيلی مشخص بيانكرده است . |