پس حالا حقيقت اين است ، زيرا مردم عالم اين را قبول كردهاند . آن وقت، آن حقيقت بوده و اكنون اين حقيقت است . اگوست كنت ( 1 ) فرانسویشناخت راستين را اينچنين تعريف میكند . واضح است كه اين ، تعريف غلطی است ( 2 ) كه بگوئيم آن روز آن حقيقتبود و امروز اين حقيقت است و فردا اگر به گونه ديگری فكر كردند آنحقيقت خواهد بود . بعضی ديگر شناخت راستين را به گونه ديگر تعريف كردند ، گفتند :شناخت راستين آن شناختی است كه اثر مفيد به حال بشر داشته باشد .علمای قديم ( علمای اسلامی ) ميان حق و نافع تفكيك میكردند ، میگفتند :حق بودن - يعنی مطابق با واقع بودن - فی حد ذاته يك مسئله است ، و نافعو مفيد بودن مسئله ديگری است ، اين كه يك شیء حق است يك چيز است واين كه مفيد است چيز ديگری است ، حال آيا اين دو تلازم دارند يا ندارند، آيا هر چه حق است مفيد است و هر چه مفيد است حق است ، يا خير ،مسأله ديگری است . رابطه حق و مفيد در امور جزئی و كلی ممكن است انديشهای غلط باشد ولی همان انديشه غلط ، به حال بشر مفيدباشد . مثلا پدر پير بيماری را كه پسر جوان موردپاورقی : 1 . Auguste Comte . 2 [ در اين باره در جلسه بعد توضيح داده میشود ] . |