يك آدم " واقع گرا " میگويد نه ، اينطور نيست . انرژی حرارتی آب ،حد معينی دارد كه ميزان الحراره نشان میدهد . من وقتی دست داغم رامیگذارم ، با سوابق ذهن خودم فكر میكنم كه دمای اين آب مثلا 10 درجه است، و با گذاردن دست ديگرم فكر میكنم 30 درجه حرارت دارد ، هر دو اشتباهاست ، واقعيت همان 20 درجه است . راز مطلب اين است : اشتباه من دراين است كه من فكر میكنم كه آب را دارم احساس میكنم ، من آب را اصلااحساس نمیكنم ، آن اثری را كه روی عصب من واقع شده احساس میكنم . عصبمن بعد از آن كه در آب داغ قرار گرفت ، يك حالتی پيدا كرد ، بعد اينآب روی آن اثر میگذارد و يك تأثر خاصی در يك درجه معين پيدا میكند .آن دست ديگر من [ كه در آب سرد بود ، در آب 20 درجه ] به شكل ديگریتأثر پيدا میكند . حس من يا قوه ادراكی من آب را درك نمیكند ، آنكيفيت انفعالیئی را كه در درون من است درك میكند . [ قوه ادراكی من ]راست میگويد ، نه از اين نظر كه آب را ارائه میدهد ، بلكه از اين نظركه میگويد من در اين حالت هستم ، راست میگويد او در اين حالت است .من اشتباه كردم كه خيال میكنم اينها میگويند آب در اين حالت است .اينها نمیگويند آب در اين حالت است ، میگويند من در اين حالتم . او كهمیگويد من احساس گرما میكنم راست میگويد ، يعنی احساس گرما در خودممیكنم . اشتباه من اين است كه خيال میكنم اينها میگويند آب اينطور است، و بعد میگويم هر دو راست میگوييد ، آب هم در اين درجه است و هم درآن درجه ، نه ، آب يك حالت بيشتر ندارد . از اين نظريهها در باب ملاك شناخت - يعنی در باب |