با شناخت سطحی و احساسی و به عبارت ديگر ، رابطه عقل و حس چگونهرابطهای است كه شناخت ، تعالی پيدا میكند ، در حالی كه تغيير ماهيتنمیدهد و ماهيت ، گسترش نيز پيدا كرده است . اينجاست كه فيلسوفبزرگ الهی دنيای اسلام صدرالمتألهين - رضوان الله عليه - نظريهاش راارائه داده است كه اسم آن " نظريه تعالی " است . حتی در ميان مسلمينكمتر به اين نظريه توجه شده است ، چون او اين مطلب را در لابلای حرفهايشبيان كرده است كه چگونه میشود ذهن از مرحله احساس پا به مرحله بالاترمیگذارد بدون آنكه تغيير ماهيت داده باشد و به قول اينها تبديل كميت بهكيفيت شده باشد . اين مشكل بر اساس مسأله مراتب نفس و تطابق مراتب نفس - كه خودشمسأله دامنهداری است - حل شده است . مشكلات شناخت بدون [ استفاده از ]تجرد نفس محال است كه حل شود حال بايد يك مقدار در اطراف اين مسألهتوضيح بدهم . نظر راسل عرض كرديم كه شناخت منطقی نسبت به شناخت حسی درست مانند عمل عكاساست كه يك صحنه كوچك را كه توانسته عكس بگيرد در حد بينهايت توسعه وگسترش میدهد ( البته اين يكی از كارهای ذهن است ) . در ميان فيلسوفان جديد ، راسل متوجه اين اشكال است ، میگويد : من راهحلی ندارم . راست میگويد ، نتوانستهاند راه حلی پيدا |