است كه جامعه شناسی ، قانون موجود را جامعه را بيان میكند ولی فلسفهتاريخ ، قانون تحولات جامعه را بيان میكند ، اينجاست كه عامل زمان دركار میآيد . قرآن به طور صريح و قاطع تاريخ را برای مطالعه عرضه میدارد . پس تاريخهم خودش يك منبع برای شناخت است . در اين زمينه ما در قرآن آياتیداريم ، مانند : « قل سيروا فی الارض »( 1 ) برويد در زمين گردش كنيد ،« ا فلم يسيروا فی الارض »( 2 ) چرا اينها در زمين گردش نمیكنند ؟ يعنیبرويد آثار تاريخی را مطالعه كنيد ( 3 ) و بعد ببينيد كه زندگی و جامعهبشر چه تحولات تاريخی پيدا كرده است . باز علی ( ع ) در وصيتی كه در نهجالبلاغه به امام حسن ( ع ) میكند جملهبزرگی دارد كه به انسان ايمان بيشتری میبخشد . علی ( ع ) كه از نسل اولاسلام است به امام حسن ( ع ) دستور میدهد : پسرم ! احوال امم و ملل وتواريخ را به دقت مطالعه كن و از آنها درس بياموز ! بعد چنين تعبيریدارد : « ای بنی انی و ان لم اكن عمرت عمر من كان قبلی فقد نظرت فیاعمالهم و فكرت فی اخبارهم و سرت فی اثارهم حتی عدت كاحدهم . بل كانیبما انتهی الی من امورهم قد عمرت مع اولهم الی اخرهم » ( 4 ) . پسركم !اگر چه عمر محدودی دارم و با امتهای گذشته نبودهام كه از نزديك وضع وحال آنها را مطالعه كرده باشم ، پاورقی : . 1 سورههای انعام ، نمل ، عنكبوت ، روم به ترتيب آيات 11 ، 69 ، 20و . 42 . 2 سوره غافر آيه 82 ، و سوره محمد آيه . 10 . 3 اين گردش در زمين برای مطالعه طبيعت نيست ( البته آنجايی كه بااين تعبير آمده است ) . آنجا كه با تعبير " سير در زمين " آمده استبرای مطالعه تاريخ است . . 4 نهجالبلاغه ، نامه . 31 |