كمتر میايستد . قرنها غرق در موجهای درون گرايی بوديم و اعراض از بيرونگرايی میكرديم ، و من حس میكنم كه باز كم كم متوجه بيرون گرايی میشويم ودر حال اعراض از درون هستيم ، آن هم به عنوان اينكه در اسلام چنين مسائلیمطرح نيست . توصيف علی ( ع ) از عارف جوانان ما به حق و به طور شايسته به نهجالبلاغه احترام میگذارند .نهجالبلاغه چگونه كتابی است ؟ از نظر شما كتابی درون گراست يا بيرون گرا؟ خودتان میدانيد كه نهجالبلاغه تا چه حد بيرون گراست ، اما جنبههایدرونگرايی نهجالبلاغه ر ا میدانيد يا نه ؟ عاليترين و دقيقترين و ظريفتريندرون گرايیها در همين نهجالبلاغه است : « قد احيا عقله و امات نفسه حتیدق جليله و لطف غليظه و برق له لامع كثير البرق فابان له الطريق و سلكبه السبيل و تدافعته الابواب الی باب السلامه و دار الاقامه » ( 1 ) . يكمرد عارف و تزكيه شده را توصيف میكند : عقل خودش را زنده كرد ، نفسامارهاش را ميراند ، غلظتهای وجودش را رقيق كرد ، چه غلظتهای جسمانی وچه غلظتهای روحانی ( آدمی كه يك عمر خورده و خوابيده و چربی در بدنشجمع شده هيچوقت آدم نمیشود ) اين غلظتها را از بين برد ، با يك رياضتمعنوی خودش را پاك كرد ، آلودگيها را كه در اثر ترفها و تنعمها دروجودش پيدا شده بود زدود ، همه غلظتهايی را كه در روحش بود ازپاورقی : . 1 نهجالبلاغه عبده ، خطبه . 218 |