را ] در تمام شرايط [ لازم میداند ] و در هيچ شرايطی صلح و به اصطلاحهمزيستی يعنی متاركه جنگ را جايز نمیداند ، كما اينكه نقطه مقابلش همغلط است كه يك كسی بگويد اساسا ما دشمن جنگ هستيم به طور كلی و طرفدارصلح هستيم به طور كلی . ای بسا جنگها كه مقدمه صلح كاملتر است وای بساصلحها كه زمينه را برای يك جنگ پيروزمندانه ، بهتر فراهم میكند . اينهايك كلياتی بود كه در جلسه پيش عرض كرديم . بعد قرار شد كه درباره اينموضوع صحبت كنيم كه وضع زمان امام حسن چه وضعی بود و آن شرايط چه شرايطیبود كه امام حسن در آن شرايط صلح كرد و در واقع مجبور شد كه صلح كند ، ونيز اين شرايط با شرايط زمان امام حسين چه تفاوتی داشت كه امام حسينحاضر نشد صلح كند . تفاوت خيلی فراوان و زيادی دارد . حال من جنبه هایمختلفش را برايتان عرض میكنم ، بعد آقايان خودشان قضاوت بكنند . تفاوتهای شرايط زمان امام حسن ( ع ) و شرايط زمان امام حسين ( ع ) اولين تفاوت اين است كه امام حسن در مسند خلافت بود و معاويه هم بهعنوان يك حاكم ، گواينكه تا آنوقت خودش خودش را به عنوان خليفه واميرالمؤمنين نمیخواند ، و به عنوان يك نفر طاغی و معترض در زماناميرالمؤمنين قيام كرد ، به عنوان اينكه من خلافت علی را قبول ندارم ، بهاين دليل كه علی كشندگان عثمان را كه خليفه بر حق مسلمين بوده پناه دادهاست و حتی خودش هم در قتل خليفه مسلمين شركت داشته است ، پس علیخليفه بر حق مسلمين |