هيچكدامشان اطلاع نمیدهی كه به آن ديگری نيز نامه نوشتهام ( 1 ) برای هركدام از اينها در نامه نوشت كه خلاصه ، كار خلافت در دست من است ،اختيار خراسان به دست من است . اختيار اينجا [ كوفه ] به دست من است، منم كه تاكنون قضيه را به نفع بنی العباس برگرداندهام ، اگر شماموافقت كنيد ، من اوضاع را به نفع شما میگردانم . عكس العمل امام و عبدالله محض فرستاده ، ابتدا نامه را به حضرت صادق داد ( هنگام شب بود ) و بعد بهعبدالله محض . عكس العمل اين دو نفر سخت مختلف بود . وقتی نامه را بهحضرت صادق داد گفت : من اين نامه را از طرف شيعه شما ابوسلمه برای شماآوردهام . حضرت فرمود : ابوسلمه شيعه من نيست . گفت : به هر حالنامهای است ، تقاضای جواب دارد . فرمود چراغ بياوريد . چراغ آوردند .نامه را نخواند ، در حضور او جلوی چراغ گرفت و سوزاند ، فرمود : بهرفيقت بگو جوابت اين است ، و بعد حضرت اين شعر را خواند :
پاورقی : . 1 [ در جلسه بعد ، استاد شهيد میگويند " ابوسلمه اين دو نامه رابوسيله دو نفر فرستاد " . احتمالا از ماخذ مختلف نقل شده است ] . |