خودشان دفاع كنند ، دفاع خونين ، يا اينكه نه ، اسلام ، هم دين صلح ( 1 )است و هم دين جنگ ، در يك شرايطی نبايد جنگيد و در يك شرايطی بايدجنگيد . باز ما حضرت رسول را میبينيم كه در همان دوره مدينه هم در يكمواقعی با مشركين يا با يهود و نصاری میجنگد و در يك مواقع ديگر حتی بامشركين قرار داد صلح میبندد ، همچنانكه در حديبيه با همين مشركين مكه كهالدالخصام پيغمبر بودند و از همه دشمنهای پيغمبر سرسخت تر بودند ، علیرغم تمايل تقريبا عموم اصحابش قرار داد صلح امضاء كرد . باز در مدينهمیبينيم پيغمبر با يهوديان مدينه قرار داد عدم تعرض امضاء میكند . اينحساب چه حسابی است ؟ علی عليه السلام و صلح همچنين ما میبينيم اميرالمؤمنين در يك جا میجنگد ، در جای ديگرنمیجنگد . بعد از پيغمبر اكرم كه مسئله خلافت پيش میآيد و خلافت راديگران میگيرند و میبرند ، علی در آنجا نمیجنگد ، دست به شمشير نمیزند ومیگويد من مأمور هستم كه نجنگم و نبايد بجنگم ، و هر مقدار هم كه ازديگران خشونت میبيند ، نرمش نشان میدهد ، به طوری كه يك وقت تقريبامورد سؤال و اعتراض حضرت زهرا قرار گرفت كه فرمود : « مالك يا ابنابی طالب ، اشتملت شملة الجنين ، و قعدت حجرش الظنين » ( 2 ) . پسرابوطالب ! چرا مثلپاورقی : . 1 صلح به معنی اعم ، يعنی ترك جنگ . . 2 احتجاج طبرسی ، ج 1 ص . 107 |