جاحظ نيز يك سنی متعصب است . او مباحثاتی دارد با بعضی از شيعيان كهبرخی او را به خاطر همين مباحثاتش ناصبی دانستهاند ، كه البته مننمیتوانم بگويم او ناصبی است ( در مباحثاتش يك حرفهايی مطرح كرده ) .زمانش با زمان امام صادق تقريبا يكی است . شايد اواخر عمر حضرت صادقرا درك كرده باشد در حالی كه كودك بوده ، و يا حضرت صادق يك نسل قبلاز اوست . غرض اين است كه زمانش نزديك به زمان امام صادق است .تعبيرش راجع به امام صادق چنين است : « جعفربن محمد الذی ملا الدنياعلمه و فقهه » جعفر بن محمد كه دنيا را علم و فقاهت او پر كرد و يقال انابا حنيفة من تلامذته و كذلك سفيان الثوری و گفته میشود ابوحنيفه و سفيانثوری - كه يكی از فقها و متصوفه بزرگ آن عصر بوده - از شاگردان اوبودهاند . نظر ميرعلی هندی ميرعلی هندی از معاصرين خودمان كه او نيز سنی است ، درباره عصر امامصادق اينطور اظهار نظر میكند ، میگويد : لامشاحة ان انتشار العلم فی ذلكالحين قد ساعد علی فك الفكر من عقاله . انتشار علوم در آن زمان كمك كردكه فكرها آزاد شدند و پابندها از فكرها گرفته شد . فاصبحت المناقشاتالفلسفية عامة فی كل حاضرش من حواضر العالم الاسلامی مناقشات فلسفی و عقلی( 1 ) در تمام جوامع اسلامی عموميت پيدا كرد . بعد اينطور میگويد : و لايفوتنا ان نشير الیپاورقی : . 1 مناقشات بر اساس تعقل را میگويند مناقشات فلسفی . |