علی وارد كردن ، و علی تا وقتی كه اينها قيام مسلحانه نكرده بودند باآنها مدارا كرد حداكثر مدارا ، حتی حقوق اينها را از بيت المال قطع نكرد، آزادی اينها را محدود نكرد . جلوی چشم ديگران میآمدند به او جسارت واهانت میكردند و علی حلم میورزيد . علی بالای منبر صحبت میكرد ، يكی ازاينها پارازيت میداد . روزی علی بالای منبر بود ، يك كسی سؤالی كرد ،علی بالبداهه يك جواب بسيار عالی به او داد كه اسباب حيرت و تعجبهمه شد و شايد همه تكبير گفتند . يكی از اين خارجيها آنجا بود ، گفت :" قاتله الله ما افقهه " خدا بكشد اين را ، چقدر ملاست ؟ ! اصحابشخواستند كه بريزند به سر او ، فرمود چكارش داريد ، يك فحشی به من داده، حداكثر اين است كه يك فحشی به او بدهيد ، نه ، كاری به او نداشتهباشيد . علی مشغول نماز خواندن است ، نماز جماعت دارد میخواند ، در حالی كهخليفه مسلمين است ( اين چه حلمی است از علی ؟ ! ) اينها به علی اقتداءكه نمیكردند ، میگفتند علی مسلمان نيست ، علی كافر و مشرك است . درحالی كه علی مشغول قرائت حمد و سوره بود ، يكی از اينها به نام ابنالكواب آمد با صدای بلند اين آيه قرآن را خواند : " « و لقد اوحی اليكو الی الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك »" ( 1 ) . خطاب بهپيغمبر است : ای پيغمبر ! به تو وحی شده است و به پيغمبران پيشين هموحی شده است ، اگر تو هم مشرك بشوی تمام اعمالت هدر رفته است ، يا آنپيغمبران هم اگر مشرك بشوند تمام اعمالشان هدر رفته است . اين آيه راخواند ، خواست بگويد : علی ! ما قبول داريم كه اول مسلمان تو هستی ،سابقهات در اسلام چنين پاورقی : . 1 سوره زمر ، آيه . 65 |