میشد و مدتی با آنها بود ، اصلا حقيقت را در وجود آنها میديد ، و میديدكه واقعا خدا را میشناسند ، واقعا از خدا میترسند ، واقعا عاشق خدا هستند، و واقعا هر چه كه میكنند برای خدا و حقيقت است . دو سنت معمول ميان ائمه عليهم السلام شما دو سنت را در ميان همه ائمه میبينيد كه به طور وضوح و روشن هويدااست . يكی عبادت و خوف از خدا و خدا باوری است . يك خداباوری عجيبدر وجود اينها هست ، از خوف خدا میگريند و میلرزند ، گوئی خدا رامیبينند ، قيامت را میبينند ، بهشت را میبينند ، جهنم را میبينند .درباره موسی بن جعفر میخوانيم: « حليف السجدش الطويلة و الدموع الغزيرش»( 1 ) يعنی هم قسم سجدههای طولانی و اشكهای جوشان . تا يك درون منقلبآتشين نباشد كه انسان نمیگريد . سنت دومی كه در تمام اولاد علی عليه السلام [ از ائمه معصومين ] ديدهمیشود همدردی و همدلی با ضعفا ، محرومان ، بيچارگان و افتادگان است .اصلا " انسان " برای اينها يك ارزش ديگری دارد . امام حسن را میبينيم، امام حسين رامیبينيم ، زين العابدين ، امام باقر ، امام صادق ، امامكاظم و ائمه بعد از آنها ، در تاريخ هر كدام از اينها كه مطالعه میكنيم ،میبينيم اصلا رسيدگی به احوال ضعفا و فقراء ، برنامه اينهاست ، آن هم [به اينپاورقی : . 1 منتهی الامال ، ج 2 ص . 222 |