بودند كه فقه را بر يك اساس ديگری - رأی و قياس و غيره - به وجودآورده بودند . يك اختلاف افكاری در دنيای اسلام پيدا شده بود كه نظيرشقبلش نبود ، بعدش هم پيدا نشد . زمان حضرت صادق با زمان امام حسين از زمين تا آسمان تفاوت داشت .زمان امام حسين يك دوره اختناق كامل بود و لهذا از امام حسين ، در تماممدت امامت ايشان ، آن چيزی كه به صورت حديث نقل شده ظاهرا از پنج ششجمله تجاوز نمیكند . برعكس ، در زمان امام صادق در اثر همين اختلافاتسياسی و همين نهضتهای فرهنگی آنچنان زمينهای فراهم شد كه نام چهار هزارشاگرد برای حضرت در كتب ثبت شده . لهذا اگر ما فرض كنيم ( در صورتیكه فرضش هم غلط است ) كه حضرت صادق در زمان خودش از نظر سياسی درهمان شرايطی بود كه امام حسين بود - در صورتی كه اين طور هم نيست - ازيك جهت ديگر يك تفاوت زياد ميان [ موقعيت ] حضرت صادق و [موقعيت]امام حسين بود. امام حسين - كه البته بر شهادتش آثار زيادی بار است -اگر شهيد نمیشد چه بود ؟ يك وجود معطل در خانه و در به رويش بسته ، ولیامام صادق اگر فرض هم كنيم كه شهيد میشد و همان نتايج شهادت امام حسينبر شهادت او بار بود ولی در شهيد نشدنش يك نهضت علمی و فكری را دردنيای اسلام رهبری كرد كه در سرنوشت تمام دنيای اسلام - نه تنها شيعه -مؤثر بوده است كه اين را ان شاء الله در جلسه آينده برايتان عرض میكنم. |