با آل علی بد رفتار كردند ، چنين كردند چنان كردند ، حالا سزاوار است كهتو افضل آل علی را كه امروز علی بن موسی الرضا است بياوری و لايتعهد رابه او واگذار كنی ، و مأمون قلبا حاضر نبود اما چون فضل اين را خواستهبود چارهای نديد . باز بنابراين فرض كه ابتكار از فضل بود ، فضل چرا اين كار را كرد ؟آيا فضل شيعی بود ؟ روی اعتقاد به حضرت رضا اين كار را كرد ؟ يا نه ، اوروی عقايد مجوسی خود باقی بود ، خواست عجالتا خلافت را از خاندان عباسیبيرون بكشد ، و اصلا میخوا ست با اساس خلافت بازی كند ، و بنابراين باحضرت رضا هم خوب نبود و بد بود ، و لهذا اگر نقشههای فضل عملی میشدخطرش بيشتر از خلافت خود مأمون بود چون مأمون بالاخره هر چه بود يكخليفه مسلمان بود ولی اينها شايد میخواستند اساسا ايران را از دنيای اسلاممجزا كنند و ببرند به سوی مجوسيت . پاورقی : > بود ، چون هيئت وزراء كه نبود ، يك نفر وزير بود كه بعد از خليفهقدرتها در اختيار او بود ) و علاوه بر اين ، به اصطلاح امروز رئيس ستاد وفرمانده كل ارتش بود . اين بود كه به او " ذوالرياستين " میگفتند ، همدارای منصب وزارت و هم دارای فرماندهی كل قوا . لشكر مأمون ، همه ،ايرانی هستند ( عرب در اين سپاه بسيار كم است ) چون مأمون در خراسانبود ، جنگ امين و مأمون هم جنگ عرب و ايرانی بود ، اعراب طرفدار امينبودند و ايرانيها و بالاخص خراسانيها ( مركز ، خراسان بود ) طرفدار مأمون. مأمون از طرف مادر ايرانی است . مسعودی ، هم در " مروج الذهب " وهم در " التنبيه والاشراف " نوشته است و ديگران هم نوشتها ند كه "مادر مأمون يك زن بادقيسی بود " . كار به جايی رسيد كه فضل بن سهل بر تمام اوضاع مسلط شد و مأمون را بهصورت يك آلت بلا اراده در آورد . |