بررسی با اين وصفی كه مسعودی نوشته است - كه ديگران هم غير اين ننوشتهاند (1 ) - به نظر من قضيه ابوسلمه خيلی روشن است . ابوسلمه مردی بوده سياسینه - به تعبير خود امام - شيعه و طرفدار امام جعفر صادق . به عللی كه برما مخفی نيست ، يكمرتبه سياستش از اينكه به نفع آل عباس كار كند تغييرمیكند . هر كسی را هم كه نمیشد [ برای خلافت معرفی كرد ، زيرا ] مردمقبول نمیكردند ، از حدود خاندان پيغمبر نبايد خارج باشد ، يك كسی بايدباشد كه مورد قبول مردم باشد ، از آل عباس هم كه نمیخواست باشد ، غيراز آل ابی طالب كسی نيست ، در آل ابی طالب هم دو شخصيت مبرز پيداكرده بود : عبدالله بن محض و حضرت صادق . سياست مابانه يك نامه را بههر دو نفر نوشت كه تيرش به هر جا اصابت كرد از آنجا استفاده كند .بنابراين در كار ابوسلمه هيچ مسئله دين و خلوص مطرح نبوده ، میخواستهيك كسی را ابزار قرار دهد ، و به علاوه اين كار ، كاری نبوده كه به نتيجهبرسد ، و دليلش هم اين است كه هنوز جواب آن نامه نيامده بود كه خودابوسلمه از ميان رفت و غائله به كلی خوابيد . تعجب میكنم ، برخی كهادعای تاريخ شناسی هم دارند - شنيدهام كه - میگويند چرا امام جعفر صادقوقتی كه ابوسلمهپاورقی : . 1 نه اينكه میخواهم به نقل مسعودی اعتماد كنم نه به نقل ديگران ،ديگران هم غير از اين ننوشتهاند . مسعودی اين قضيه را مفصل تر نوشته ،ديگران يك اشارهای كردهاند كه ابوسلمه نامهای نوشت به امام جعفر صادق ،و امام نامه را سوزاند و جواب نداد . از اين بيشتر نيست ، ولی مسعودیقضيه را به تفصيل نوشته است . |