عثمان مخالف است و در عين حال مخالف است كه باب خليفه كشی باز شود ،نمیخواهد خليفه را بكشند كه باب فتنه بر روی مسلمين باز گردد ، كه اينداستان مفصلی دارد ( 1 ) . نسبت به عثمان منتقد است و كوشش دارد او رااز راهی كه میرود منصرف كند و به راه راست بياورد بلكه آتش انقلابيونخاموش شود و فتنه بخوابد . نه عثمان و طرفداران عثمان حاضر شدند [ ازراه خود منصرف شوند ] و نه انقلابيون دست از انقلاب خودشان برداشتند ،نتيجهاش همين شد . علی میدانست كه مساله قتل عثمان مسالهای خواهد بود [ كه موجب فتنهخواهد شد ] خصوصا با توجه به اين نكته بسيار عجيب كه ما فقط امروزمیبينيم علمای اجتماع يعنی جامعه شناسان و مورخين محققی كه در تاريخ اسلاممطالعه كردهاند آن را كشف كردهاند - و میبينيم نهج البلاغه هم اين مطلبرا توضيح میدهد - كه در قتل عثمان بعضی از طرفداران خود عثمان نيز دستداشتند ، آنها هم میخواستند عثمان كشته شود ، فتنه در دنيای اسلام بپاگردد و آنها از اين آب گل آلود استفاده كنند ( اينها در متن نهج البلاغهاست ) . مخصوصا معاويه در قتل عثمان كاملا دست داشت ، باطنا كوششمیكرد اين فتنه بالا بگيرد ، عثمان كشته شود ، فتنه در دنيای اسلام بپاگردد و آنها از اين آب گل آلود استفاده كنند ( اينها در متن نهج البلاغهاست ) . مخصوصا معاويه در قتل عثمان كاملا دست داشت ، باطنا كوششمیكرد اين فتنه بالا بگيرد ، عثمان كشته شود تا او از كشته شدن عثمان بهرهبرداری كند . اين يك مشكل ، كه ديگر بيش از اين نمیتوانم دربارهاشبحث كنم . مخالفان علی با مخالفان پيغمبر اين تفاوت را داشتند كه پاورقی : . 1 در چهارده جای نهج البلاغه ، علی عليه السلام در موضوع كشته شدنعثمان بحث كرده است . |