لجنمال كردن طرف هست ، منصرف كردن مردم از ناحيه او هست ، علنی كردنباطل بودن او هست ، جامعه را بر ضد او سوق دادن هست ، ولی نه به صورتشمشير كشيدن . اين است كه مقتضيات زمان در شكل مبارزه میتواند تأثير بگذارد .هيچوقت مقتضيات زمان در اين جهت نمیتواند تأثير داشته باشد كه در يكزمان سازش با ظلم جايز نباشد ولی در زمان ديگر سازش با ظلم جايز باشد .خير ، سازش با ظلم هيچ زمانی و در هيچ مكانی و به هيچ شكلی جايز نيست ،اما شكل مبارزه ممكن است فرق كند . ممكن است مبارزه علنی باشد ، ممكناست مخفيانه و زير پرده و در استتار باشد . تاريخ ائمه اطهار عموماحكايت میكند كه هميشه در حال مبارزه بودهاند . اگر میگويند مبارزه درحال تقيه [ مقصود سكون و بی تحركی نيست ] . " تقيه " از ماده " وقی" است ، مثل تقوا كه از ماده " وقی " است . تقيه معنايش اين است :در يك شكل مخفيانهای ، در يك حالت استتاری از خود دفاع كردن ، و بهعبارت ديگر سپر به كار بردن ، هر چه بيشتر زدن و هر چه كمتر خوردن ، نهدست از مبارزه برداشتن ، حاشا و كلا . روی اين حساب است كه ما میبينيمهمه ائمه اطهار اين افتخار را آری اين افتخار را - دارند كه در زمانخودشان با هيچ خليفه جوری سازش نكردند و هميشه در حال مبارزه بودند .شما امروز بعد از هزار و سيصد سال - و بيش از هزار و سيصد سال ، يا برایبعضی از ائمه اندكی كمتر : هزار و دويست و پنجاه سال ، هزار و دويست وشصت سال ، هزار و دويست و هفتاد سال - میبينيد خلفايی نظير عبدالملكمروان ( از قبل از عبدالملك مروان تا عبدالملك مروان ، اولاد عبدالملك، پسر |