بيعت با " محمد نفس زكيه " بنی العباس ابتدا زمينه را برای خودشان فراهم نمیديدند ، فكر كردند كهولو در ابتدا هم شده يكی از آل علی ( ع ) را كه در ميان مردم و جاهتبيشتری دارد مطرح كنند و بعدها او را مثلا از ميان ببرند . برای اين كار" محمد نفس زكيه " را انتخاب كردند . محمد پسر همان عبدالله محضاست كه عرض كردم عبدالله محض ، هم از طرف مادر فرزند حسين بن علیاست و هم از طرف پدر . عبدالله مردی است با تقوا ، با ايمان و زيبا ،و زيبايی را ، هم از طرف مادر - و بلكه مادرها - به ارث برده است (چون مادر مادرش هم زن بسيار زيبای معروفی بوده ) و هم از طر ف [ پدر ]، و به علاوه اسمش محمد است ، هم اسم پيغمبر ، اسم پدرش هم عبداللهاست ، از قضا يك خالی هم روی شانه او هست ، و چون در روايات اسلامیآمده بود كه وقتی ظلم زياد شد ، يكی از اولاد پيغمبر ، از اولاد زهرا ،ظاهر میشود كه نام او نام پيغمبر است و خالی هم در پشت دارد ، اينهامعتقد شدند كه مهدی اين امت كه بايد ظهور كند ومردم را از مظالم نجاتدهد ، همين است و آن دوره نيز همين دوره است . لااقل برای خود اولاد امامحسن اين خيال پيدا شده بود كه مهدی امت همين است . بنی العباس هم حاليا واقعا چنين عقيدهای پيدا كرده بودند و يا از اول با حقه بازی پيشآمدند . به هر حال اينطور كه ابوالفرج نقل كرده همين عبدالله محض برخاست و شروع كرد به خطابه خواندن ، مردم را دعوت كرد كه بيائيد ما بايكی از افراد خودمان در اينجا بيعت كنيم ، پيمان ببنديم و از خدابخواهيم بلكه ما را بر بنی اميه پيروز |