زندگی دنيايی بار میآورد ، در طبيعت مكافات هست . اين آثار و نتايج ،خود قسمتی از مظاهر قضا و قدر است . بديهی است كه اين گونه قضايا وارتباطات ميان حوادث و پديدهها با جهان بينی الهی كه جهان را يكدستگاه واحد زنده صاحب اراده و شعور میداند ، قابل توجيه است و بخشی ازروابط علی و معلولی را تشكيل میدهد و اما با طرز تفكر مادی و جهان بينیماترياليستی قابل توجيه نيست . از نظر جهان بينی الهی ، جهان هم شنواست و هم بينا ، ندا و فريادجاندارها را میشنود و به آنها پاسخ میدهد . به همين جهت دعا يكی از عللاين جهان است كه در سرنوشت انسان مؤثر است ، جلوی جريانهايی را میگيردو يا جريانهايی به وجود میآورد . به عبارت ديگر ، دعا يكی از مظاهر قضاو قدر است كه در سرنوشت حادثهای میتواند مؤثر باشد يا جلوی قضا و قدریرا بگيرد . « الدعاء يرد القضاء [ بعد ما ابرم ] ابراما » ( 1 ) . دعا قضا را برمیگرداند هر چند آن قضا محكم شده باشد . « و اذا سألك عبادی عنی فانی قريب اجيب دعوش الداع اذا دعان »( 2 ). هر گاه بندگانم مرا از تو بخواهند ، من نزديكم ، خواسته آن كه مرابخواند اجابت میكنم . پاورقی : . 1 سفينة البحار ، ماده دعا . . 2 بقره / . 186 |