نظريات ديگر مطابق آنچه ما توضيح داديم ، انقسام قضا و قدر به حتمی و غيرحتمی ازوضع خاص موجودات سرچشمه میگيرد . موجودی كه امكانات متعدده دارد و عللمختلف ممكن است در او تأثير كنند و هر علتی او را در يك مجرا و يكمسير بخصوص قرار میدهد ، مقدرات متعددی دارد ، به هر اندازه كه به عللگوناگون بستگی و ارتباط دارد ، مقدرات دارد ، از اين رو سرنوشت و قضا وقدر چنين موجودی غير حتمی است . و اما موجودی كه بيش از يك امكان دراو نيست و يك مسير بيشتر برايش ممكن نيست و جز با يك نوع علت سر وكار ندارد سرنوشتش حتمی و غير قابل تغيير است . به عبارت ديگر ،حتميت و عدم حتميت ناشی از جنبه قابلی است نه جنبه فاعلی ، به معنیقابليت واحد و قابليتهای متعدده است . از اين رو مجردات علوی كه فاقدامكان استعدادی میباشند و همچنين موجودات طبيعت در بعضی حالات كهاستعداد بيش از يك آينده را ندارند ، سرنوشتشان حتمی است ، و اما آندسته از پديدههای طبيعت كه استعداد بيش از يك آينده را دارند ،سرنوشتشان غيرحتمی است . اين بود خلاصه تفسير و توضيح قضا و قدر حتمی وغيرحتمی . اين مسأله طورهای ديگر نيز تفسير شده است . بعضی به مقياس انسانتفسير كردهاند ، گفتهاند واقعيتهايی كه تغيير و تبديل آنها در اختيارانسان نيست ، تقديرشان حتمی است و واقعيتهايی كه تغيير و تبديل آنها دراختيار انسان است ، تقديرشان غيرحتمی است . مثلا برای بشر ( لااقل در حالحاضر ) تغيير دادن اوضاع جوی از لحاظ |