عجالتا در اين مقدمه به همين اندازه كه نمونهای از مطلب است ، قناعتكنم و تفصيل مطلب را بعد به صورت رسالهای جداگانه درآورده ، مقدمه واولين شماره اين سلسله مباحث قرار دهم . در اين رساله همه مطالب و مسائل مربوط به سرنوشت و قضا و قدر ذكرنشده است ، زيرا هدف اصلی و عمده ، بررسی تأثير و عدم تأثير اين فكر وعقيده در انحطاط مسلمين است ، لهذا از ذكر قسمتهايی كه با اين جهتارتباط ندارد و از جنبه ديگر نيز ضرورتی برای ذكر آنها احساس نمیشد ،خودداری شده است . اين مسأله در ميان مسلمين سابقه طولانی دارد ، از صدر اسلام در ميانمسلمين مطرح بوده ، مفسرين ، متكلمين ، فلاسفه ، عرفا و حتی شعرا و ادبادرباره آن بحث كردهاند . بررسی سير اين مسأله در ميان اين طبقات ، خودمستلزم كتاب مستقلی است . بعلاوه آيات و روايات زيادی كه نمونه عمقمعارف اسلامی است ، در اين مورد وارد شده است و همين آيات و رواياتاست كه راهنمای فلاسفه اسلامی واقع شده و فلسفه الهی اسلامی را بسی پرمايهو باطراوت كرده است كه با فلسفه يونانی قبل از اسلام قابل مقايسه نيستو بررسی اين آيات و روايات خود مبحثی مفصل و جالب است . از اينها گذشته ، در معارف اسلامی مسائل و موضوعاتی مربوط به اين مبحثوجود دارد كه با در نظر گرفتن اصول برهانی از يك طرف و آثار نقلی ازطرف ديگر ، بيان و توضيح آنها ساده نيست ، از آن جمله است موضوع شب وروز " قدر " كه در سورهای از قرآن كريم به صراحت از آن ياد شده است ومورد اتفاق شيعه و سنی است ، از آن جمله است مسأله " بداء " كه ازمعارف مسلم شيعه است و ريشه قرآنی دارد . |