زياد ديگری غير از مسأله جبر و قدر را نيز طرح كردند و دو مكتب به وجودآمد ، جبريون و قدريون در اشاعره و معتزله هضم شدند ، يعنی ديگر عنوانمستقل برای آنها باقی نمیماند . مكتب اشعری از جبر و مكتب معتزلی ازقدر طرفداری كرد . كلمه قدری اينكه ما در اينجا طرفداران آزادی و اختيار بشر را " قدری " ناميديم، به حسب معروفترين اصطلاح علمای كلام است . غالبا در اخبار و رواياتنيز اين كلمه در همين مورد به كار برده شده است ، والا احيانا كلمه قدریدر زبان متكلمين و در بعضی اخبار و روايات به جبريون اطلاق میشود . بهطور كلی ، هم طرفداران جبر كه قائل به تقدير كلی بودهاند و هم طرفداراناختيار و آزادی كه تقدير را از اعمال بشر نفی میكردهاند ، از اطلاق كلمه" قدری " بر خود اجتناب داشتهاند و همواره هر دستهای دسته ديگر را "قدری " میخوانده است . سر اين اجتناب اين بوده كه از رسول اكرم ( ص ) حديثی روايت شده بدينمضمون : « القدرية مجوس هذه الامة » ( 1 ) . قدريها مجوس اين امتاند .پاورقی : . 1 جامع الصغير ، ج / 2 ص . 89 |