اينكه رسول خدا ( ص ) يك دستور كلی برای هميشه صادر كرده باشد كه هروقت و هر جا كه وبا يا طاعونی پيدا شد ، مرد مسلمان كه موظف است جان ومال خود را از گزند حفظ كند ، در آنجا در مقابل اين بيماری مهلك دستهارا روی هم بگذارد و منتظر سرنوشت بنشيند . ولی دست به دست شدن سخن رسول اكرم ( ص ) در ميان راويان ، كم كم آنرا به صورت يك دستور كلی درآورده است كه در صحيح بخاری ديده میشود .خوشبختانه امام صادق ( عليه السلام ) به مصداق " « اهل البيت ادری بمافی البيت » " پرده از روی حقيقت برداشته و منظور رسول اكرم را بيانكرده است . ممكن هم هست كه آنچه در حديث صحيح بخاری آمده است برای منظور ديگریاست و مقصود ديگری در ميان بوده است و آن اينكه رسول اكرم دستور دادهاست كه هنگامی كه طاعون يا وبا در شهری پيدا میشود و مردمی خواه ناخواهگرفتار آن میگردند ، مردم آن شهر از آن شهر بيرون نروند ، برای اينكه اينبيماری را به جاهای ديگر منتقل نكنند ، تا لااقل جان مردم ديگر محفوظبماند ، و چون در ايام قديم نه وسيله معالجه اين بيماری بوده است و نهقرنطينه در مرزها و يا دروازههای شهرها بوده كه افراد مورد بررسی قرارگيرند و پس از حصول اطمينان از سلامت آنها پروانه ورود داده شود ،بهترين راه برای جلوگيری از شيوع اين بيماری اين بوده كه مردمی كه درشهری هستند كه در آن شهر اين بيماری هست ، از آن شهر به شهر ديگر يا دهديگر نروند و وسيله انتقال بيماری نگردند . ابن ابیالحديد در شرح نهج البلاغه ، خطبه 132 ضمن نقل جريان مسافرت عمربه شام میگويد : پس از آنكه عمر اطلاع پيدا |