ملحدی [ يعنی مسلمانان ] سبب شده اروپای مسيحی از حال توحش و جهالتخارج گردد ، و لذا آن را مكتوم نگاه میدارند ، ولی اين نظريه درجهایبیاساس و تأسفآور است كه به آسانی میتوان آن را رد نمود . . . نفوذاخلاقی همين اعراب زاييده اسلام ، آن اقوام وحشی اروپا را كه سلطنت رومرا زير و زبر نمودند ، داخل در طريق آدميت نمود و نيز نفوذ عقلانی آناندروازه علوم و فنون و فلسفه را كه از آن بكلی بیخبر بودند به روی آنهاباز كرد و تا ششصد سال استاد ما اروپاييان بودند " ( 1 ) . ويل دورانت در تاريخ تمدن میگويد : " پيدايش و اضمحلال تمدن اسلام از حوادث بزرگ تاريخ است . اسلام طیپنج قرن ، از سال 81 هجری تا 597 هجری ، از لحاظ نيرو و نظم و بسط قلمروو اخلاق نيك و تكامل سطح زندگانی و قوانين منصفانه انسانی و تساهل دينی [احترام به عقايد و افكار ديگران ] و ادبيات و تحقيق علمی و علوم و طب وفلسفه پيشاهنگ جهان بود " ( 2 ) . هم او میگويد : " دنيای اسلام در جهان مسيحی نفوذهای گونهگون داشت . اروپا از دياراسلام غذاها و شربتها و دارو و درمان و اسلحه و نشانهای خانوادگی ، سليقهو ذوق هنری ، ابزار و رسوم صنعت و تجارت ، قوانين و رسوم دريانوردی رافرا گرفت و غالبا لغات آن را نيز از مسلمانان اقتباس كرد . . . علمایعرب ( مسلمان ) رياضيات و طبيعيات و شيمی و هيأت و طب يونان را حفظكردند و به كمال رسانيدند و ميراث يونان را كه بسيار غنیتر شده بود ، بهاروپا انتقال دادند . . . فيلسوفان عرب ( مسلمان ) مؤلفات ارسطو رابرای اروپای مسيحی حفظ و ضمنا تحريف كردند . ابن سينا و ابن رشد از مشرقبر فلاسفه مدرسی اروپا پرتو افكندند و پاورقی : . 1 تمدن اسلام و عرب ( چاپ چهارم ) ، ص . 751 . 2 تاريخ تمدن ، ج / 11 ص . 317 |