ديگران تدريجا و قدم به قدم در اثر آشنايی اصولی با اين گونه مسائل وتعمق و تفكر زياد توأم با توسل به قرآن مجيد و كلمات رسول اكرم ( ص ) وائمه دين مخصوصا علی ( عليه السلام ) به اين حريم راه يافتهاند .بعضی از دانشمندانی كه در عصر ما زندگی میكردهاند با آنكه از لحاظ طرزتفكر اجتماعی و تجزيه و تحليل آن مسائل از خود شايستگی نشان میدهند ،وقتی كه به اين گونه مسائل میرسند همان اندازه دچار سرگيجه میشوند كهمتكلمين میشدند . برای نمونه ، احمد امين مصری صاحب كتابهای فجرالاسلام وضحی الاسلام و ظهر الاسلام و يوم الاسلام را میتوان ذكر كرد . احمد امين در بررسيهای اجتماعی تا حد زيادی از خود شايستگی نشان میدهد، اما در اين گونه مسائل همان اندازه ناتوان است كه متكلمين ناتوانبودهاند . احمد امين در آخر فجرالاسلام فصلی تحت عنوان جبر و قدر باز كردهاست ، اما مجموعا فهميده میشود كه از نظر او اعتقاد به تقدير با عقيدهجبر مساوی است . احمد امين باور نمیكند كه اخبار تقدير صحتی داشته باشد، همان طوری كه نمیتواند باور كند نهج البلاغه از حضرت علی ( عليه السلام) است . البته او از اين جهات گناهكار نيست ، سرمايه علمی او به اواجازه قبول نمیدهد . اصولا بايد دانست دانشمندی كه سرمايهاشمنحصر بهعلوم اجتماعی است ، چه اروپايی و چه مصری و چه ايرانی ، هرگز قادر نيستبا آن سرمايه در تاريخ معارف اسلامی اظهار نظر نمايد . تاريخ نويسان و شرق شناسان اروپايی هر وقت در اين مسأله اظهار نظركردهاند ، يا رسما اسلام را يك دين جبری معرفی كردهاند يا مدعی شدهاند كهعقيده قضا و قدر در قرآن نيست و در صدر اسلام |