معنی نسبيت اخلاق است كه بسيار به سر زبانها افتاده است . مطلبی است كه من اكنون اصل مدعا را عرض میكنم بعد در اطرافش توضيحمیدهم ، و آن اين است كه اصول اوليه اخلاق ، معيارهای اوليه انسانيت بههيچ وجه نسبی نيست ، مطلق است ، ولی معيارهای ثانوی نسبی است ، و دراسلام هم ما با اين مسئله مواجه هستيم كه اين بحثی كه راجع به سيره نبویمیكنم اين مطلب را تدريجا توضيح خواهد داد . در سيره رسول اكرم ( 1 ) يك سلسله اصول را میبينيم كه اينها اصول باطلو ملغی است يعنی پيغمبر در سيره و روش خودش ، در منطق عملی خودش هرگزاز اين روشها در هيچ شرايطی استفاده نكرده است همچنان كه ائمه ديگر هماز اين اصول و معيارها استفاده نكردهاند . اينها از نظر اسلام بد است درتمام شرايط و در تمام زمانها و مكانها . سرمايه شيعه ما شيعيان يك سرمايهای داريم كه اهل تسنن اين سرمايه را ندارند و آناين است كه برای آنها دوره معصوم يعنی دورهای كه يك شخصيت معصوم در آنوجود داشته است كه از سيره او میشود به طور جزم بهره برد بيست و سه سالبيشتر نيست چون تنها معصوم راپاورقی : . 1 البته توجه داشته باشيد وقتی میگويم سيره رسول اكرم نگوييد سيرهامام حسين هم همين جور است ، سيره حضرت علی هم همين جور است . البتههمين جور است ولی ما فعلا از زاويه وجود پيغمبر اكرم داريم بحث میكنيم والا فرقی نمیكند . |