نكرد ، آمد بالای منبر صحبت كرد ، خاطر مردم را راحت كرد ، گفت اينكهخورشيد گرفتبه خاطر بچه من نبود . مردی كه حتی از سكوتش سوء استفادهنمیكند اين جور بايد باشد چرا ؟ برای اينكه اولا اسلام احتياج به چنينچيزهايی ندارد . بگذار كسانی بروند از خوابهای دروغ ، از جعلها و از اينجور سكوتها استفاده كنند كه دينشان منطق ندارد ، برهان و دليل ندارد وآثار حقانيت دينشان روشن و نمايان نيست . اسلام نيازی به اين جور چيزهاندارد . ثانيا : همان كسی هم كه از اين وسائل استفاده میكند ، در نهايتامر اشتباه میكند . مثل معروف : همگان را هميشه نمیتوان در جهالت نگاهداشت . يعنی بعضی از مردم را هميشه میشود در جهالت نگاه داشت ، همهمردم را هم در يك زمان میشود در جهالت و بی خبری نگه داشت ، ولیهمگان را برای هميشه نمیشود در جهالت نگه داشت . گذشته از اينكه خدااجازه نمیدهد [ و به عبارت ديگر ] اگر اين اصل هم در كار نبود ، پيغمبریكه میخواهد دينش تا ابد باقی بماند ، آيا نمیداند كه صد سال ديگر ،دويست سال ديگر ، هزار سال ديگر مردم میآيند جور ديگری قضاوت میكنند ؟! و بالاتر همين كه خدا به او اجازه نمیدهد . وسيله حق برای هدف حق برای حق بايد از حق استفاده كرد . معنی اين حرف اين است : اگر منبدانم چنانچه يك حرف ناحق و نادرست ، يك دروغ ، يك حديث ضعيف ،يك حديثی كه خودم میدانم دروغ |