مثالهای ديگری نيز در اين زمينه داريم : مگر فقه ما نمیگويد كه " دروغمصلحت آميز به از راست فتنه انگيز است " . اين جمله مال سعدی استولی فقه هم اين مطلب را اجازه میدهد . فقه هم میگويد اگر در يك جايیيك دروغی به مصلحت اجتماع بود ، اين دروغ گفته شود ، به اين معنا كهاگر در يك جايی امر داير است مثلا ميان يك راست گفتن و نفس محترم يكشخص مؤمن بی گناهی را به كشتن دادن ، و يا دروغ گفتن و يك بی گناهی رانجات دادن ، در اينجا دروغ بگو و بی گناه را نجات بده . اين همان دروغمصلحت آميز است . اين مگر غير از اين است كه ما از وسيله نامشروع ،برای هدف مشروع استفاده میكنيم ؟ جواب اين است : در بعضی از موارد حتیوسيله ، نامشروع هم نيست . در مورد جهاد و مال و ثروت قضيه از اين قراراست . اين اشتباه است كه ما خيال بكنيم همين قدر كه انسان ، انسانبيولوژيكی به اصطلاح شد ديگر جان و مالش محترم است ، از نظر انسان بماهو انسان در هر شرايطی بود ، بود . اين طرز فكر فرنگيهاست كه میگويندانسانها يعنی نوع آدم ، انسان زيست شناسی ، انسان بيولوژی ،انسانی كه علم بيولوژی او را انسان میداند ، و البته انسانی كه علمبيولوژی او را انسان میداند يعنی آن موجودی كه يك سر و دو گوش و دودست به اين شكل خاص داشته باشد ، ناخنهايش پهن باشد ، مستقيم القامهباشد و روی دو پا راه برود . موجودی با اين علائم ، انسان بيولوژی است .از نظر زيستشناسی و بيولوژی معاويه يك انسان است و ابوذر هم يك انسان، يعنی اين جور نيست كه مثلا بگوييم گروه خون ابوذر بر گروه خون معاويهاز نظر بيولوژی ترجيح دارد . از نظر بيولوژی موسی چمبه و |