تأييدات الهی است . پيغمبر اكرم بعدها در دوره رسالت ، از كودكی خودشفرمود . از جمله فرمود من در كارهای اينها شركت نمیكردم . . . گاهی هماحساس میكردم كه گويی يك نيروی غيبی مرا تأييد میكند . میگويد من هفتسالم بيشتر نبود ، عبدالله بن جدعان كه يكی از اشراف مكه بود ، عمارتیمیساخت . بچههای مكه به عنوان كار ذوقی و كمك دادن به او میرفتند ازنقطهای به نقطه ديگر سنگ حمل میكردند . من هم میرفتم همين كار را میكردم. آنها سنگها را در دامنشان میريختند ، دامنشان را بالا میزدند و چونشلوار نداشتند كشف عورت میشد . من يك دفعه تا رفتم سنگ را گذاشتم دردامنم ، مثل اينكه احساس كردم كه دستی |