فدك داشته باشم ، به ديگران بتوانم برسم . آری ، زهرا چنين شب عروسيی داشت . ولی زهرا قبل از وفات مخصوصالباس پاكيزهای پوشيد كه احضارش در آن حالت باشد . اسماء بنت عميسگفت : يك روز حال يا هفتاد و پنج روز و يا نود و پنج روز بعد از وفاترسول اكرم ديدم مثل اينكه حال بیبی بهتر است ، از جا حركت كرد و نشست، سپس حركت كرد و غسل نمود و بعد فرمود اسماء ! آن لباسهای پاكيزه مرابياور . ( 1 ) اسماء میگويد من خيلی خوشحال شدم كه الحمد لله مثل اينكهحال بیبی بهتر است . ولی يك جملهای بیبی گفت كه تمام اميدهای اسماء بهباد رفت . فرمود : اسماء ! من الان رو به قبله میخوابم ، تو هنيئهای ،لحظهای ، لحظاتی با من حرف نزن ، همينكه مدتی گذشت مرا صدا كن ، اگرديدی جواب ندادم بدان كه لحظه مرگ من است . اينجا بود كه تمام اميدهایاسماء به باد رفت . طولی نكشيد كه اسماء فرياد كشيد و به سراغ علی رفت، و علی را از مسجد صدا كرد و حسنين آمدند . پاورقی : . 1 اسماء ، كلفت و اين حرفها نبوده . او به اصطلاح جاری قبلی حضرتزهرا بوده يعنی قبلا زن جناب جعفر بود كه آن وقت میشد جاری حضرت زهرا .بعد از جناب جعفر زن ابوبكر شد كه محمد بن ابی بكر كه بسيار مرد شريفیاست از همين اسماء به دنيا آمد . بعد از ابوبكر حضرت امير با اسماءازدواج كردند كه محمد بن ابی بكر پسر خوانده اميرالمؤمنين شد و تربيتشده اميرالمؤمنين است و ولاء اميرالمؤمنين را دارد و با پدرش ارتباطیندارد . غرض اين است كه اسماء زن مجللهای است . همان وقت هم كه همسرابوبكر است ، ولاءش با علی ( ع ) است ، دوست علی است و ارادتمند بهخاندان علی نه به خاندان شوهرش . |