در سيره و رفتار پيغمبر شايد ما از اين هم بيشتر كوتاهی كرده باشيم .چند سال پيش من فكر كردم كه در زمينه سيره پيغمبر اكرم كتابی بنويسم بههمين سبكی كه عرض خواهم كرد . مقدار زيادی يادداشت تهيه كردم ولی هر چهجلوتر رفتم ، ديدم مثل اين است كه دارم وارد دريايی میشوم كه به تدريجعميقتر میشود . البته صرف نظر نكردم و میدانم كه من نمیتوانم ادعا كنمكه میتوانم سيره پيغمبر را بنويسم ولی ما لا يدرك كله لا يترك كله بالاخرشتصميم دارم به حول و قوه الهی روزی چيزی در اين زمينه بنويسم تا بعدديگران بيايند بهترش را بنويسند . ولی وقتی انسان تعمق میكند میبيندچقدر عميق است . همين طور كه سخنان پيغمبر ما عميق است رفتار پيغمبر ماآنقدر عميق است كه از جزئیترين كار پيغمبر میشود قوانين استخراج كرد ،يك كار كوچك پيغمبر يك چراغ است ، يك شعله است ، يك نور افكن استبرای انسان كه تا مسافتهای بسيار دور را نشان میدهد . معنی " سيره " ابتدا لغت " سيره " را معنی بكنم كه تا اين لغت را معنی نكنمنمیتوانم سيره پيغمبر را تفسير بكنم . " سيره " در زبان عربی از ماده" سير " است ( 1 ) . . " سير " يعنی حركت ، رفتن ، راه رفتنپاورقی : . 1 لغت " سيره " را شايد از قرن اول و دوم هجری مسلمين به كاربردند . گواينكه در عمل ، مورخين ما از عهده خوب بر نيامدند ولی لغتبسيار عالی انتخاب كردند . شايد قديمترين سيرهها را ابن اسحاق نوشته كهبعد از او ابن هشام آن را به صورت يك كتاب درآورده است . و میگويندابن اسحاق شيعه بوده و در حدود نيمه قرن دوم هجری میزيسته است . |