كه او عادل است ، و اگر ندهد عقيدهام واقعا اين میشود كه او فاسق است .بنابراين من بايد هميشه هر كس كه به من پول ندهد پشت سرش نماز نخوانمچون نمازم باطل است ، و هر كه به من پول بدهد پشت سرش نماز بخوانم ونمازم درست است . ما اين را هميشه به صورت يك شوخی تلقی میكرديم ،حالا میبينيم نه ، اين خودش كم و بيش يك فلسفهای است در دنيا كه عقربهفكر بشر آنچنان ساخته شده است كه نمیتواند در غير جهت منافع و مصالحخودش فكر بكند ، جبر تاريخ است ، جبر اقتصاد است ، و غير از اين برایاو امكان ندارد . نمونههای تاريخی ناقص اين نظريه اين هم يك حرفی است ، ولی ادعاست ، و اينچنين ادعاها را ما از كجامیتوانيم بفهميم كه آيا درست است يا نادرست ؟ ما در عمل بايد بفهميم .واقعا برويم تجربه كنيم ببينيم آيا همين جور است ؟ بايد روی افراد بشرتجربه بكنيم ببينيم واقعا افراد بشر وجدانشان اينقدر ملعبه منافعشان است؟ واقعا بشر چنين ساختمانی دارد ؟ وجدان بشر تا اين حد ملعبه منافع اواست ؟ آيا اين منتهای اهانت به بشر نيست ؟ آيا اين نظريه يك نظريه صددر صد ضد انسانی نيست ؟ میرويم میگرديم . انصافا بينی و بين الله كهمطلب از اين قبيل نيست . در مورد آنهايی كه منطق ندارند ، آنهايی كهايمان ندارند بدون شك همين جور است ، ولی نمیشود گفت بشر الزاما واجبارا چنين است ، به دليل صدها موردی كه بر ضد آن پيدا میكنيم . |