تاريخ بگويد : سبحان الله ! چرا دختر پيغمبر را در شب دفن بكنند ؟ !مگر تشييع جنازه يك امر مستحبی نيست آن هم مستحب مؤكد ، و آن هم تشييعجنازه دختر پيغمبر ؟ ! چرا بايد افرادی معدود به او نماز بخوانند ؟ ! وچرا اصلا محل قبرش مجهول بماند و كسی نداند زهرا را در كجا دفن كردهاند ؟! علی زهرا را دفن كرد . زهرا همچنين وصيت كرده بود : علی جان ! بعد كهمرا به خاكسپردی و قبر مرا پوشانيدی ، لحظهای روی قبر من بايست و دورنشو كه اين ، لحظه ای است كه من به تو نياز دارم . علی در آن شب تاريكتمام وصايای زهرا را مو به مو اجرا میكند . حالا بر علی چه میگذرد مننمیتوانم توصيف بكنم : زهرای خود را با دست خود دفن كند و با دست خودقبر او را بپوشاند ، ولی اينقدر میدانم كه تاريخ میگويد : « فلما نفض يده من تراب القبر هاج به الحزن » ( 1 ) . علی قبر زهرا را پوشاند و گرد و خاك لباسهايش را تكان داد . تا آنلحظه مشغول كار بود و اشتغال به يك كار قهرا تا حدی برای انسان انصرافايجاد میكند . كارش تمام شد . حالا میخواهد وصيت زهرا را اجرا كند يعنیبماند . تا به اين مرحله رسيد غمهای دنيا بر دل علی رو آورد . احساسمیكند نياز به درد دل دارد . گاهی علی درد دلهای خودش را با چاه میگفت، سرش را در چاه فرو میبرد ، ولی برای درد دلی كه در زمينه زهرا داردفكر میكند هيچكس از پيغمبر بهتر نيست ، رو میكند به قبر مقدس پيغمبراكرم : پاورقی : . 1 بيت الاحزان ، ص . 155 |