به او چنين توصيه میكند : « يا معاذ بشر و لا تنفر ، يسر و لا تعسر » . میروی برای تبليغ اسلام . اساس كارت تبشير و مژده و ترغيب باشد ،كاری بكن كه مردم مزايای اسلام را درك بكنند و از پاورقی : > خسرو پرويز پادشاه ايران . اگر بعضی از آنها جواب ندادند ولی بسياریشان جوابهای بسيار محترمانه و متواضعانه دادند ، فرستاده پيغمبر اكرم رااحترام كردند ، همراه او هدايايی برای حضرت فرستادند و بالاخره جوابمؤدبانهای دادند . تنها فردی كه بی ادبانه رفتار كرد ، خسرو پرويز بود كهنامه حضرت را دريد و چون پادشاه يمن دست نشانده ايران ، و يمن تحتالحماية ايران بود ، نامهای نوشت به بازان پادشاه يمن كه اين مرد كيستكه در جزيرش العرب پيدا شده و به خود جرأت داده است كه به من نامهبنويسد و مرا دعوت كند و اسم خودش را قبل از اسم من بنويسد ؟ ! ( 1 )فورا كسی را میفرستی درباره اين مرد تحقيق بكند و او را كت بسته بياوردبه يمن ، بعد او را بفرست نزد من تا مجازاتش بكنم ، و از اين مهملات .او هم نماينده ايران را با يك نماينده از طرف خودش فرستاد مدينه خدمترسول اكرم و گفت : خسرو چنين نامهای نوشته است ، شما چه جواب میدهيد ؟پيغمبر اكرم اينها را معطل كرد . آمدند برای جواب ، فرمود : بسيار خوب، حالا اينجا باشيد تا من به شما جواب بدهم . چند روز بعد آمدند . فرمودبعد بيائيد . شايد حدود چهل روز اينها را معطل كرد . يك روز آمدند خدمتحضرت گفتند : ديگر ما وظيفه نداريم بيش از اين معطل بشويم ، تصميمگرفتهايم برويم ، آخرين جوابی كه داريد بدهيد . جواب خداوندگار ما خسروپرويز را چه میدهيد ؟ فرمود جوابش اين است كه " ديشب خدای ما شكمخداوندگار شما خسرو پرويز را به دست پسرش شيرويه دريد و موضوع از اساس> . 1 پيغمبر طبق معمول نوشت اين نامه از كی به سوی كی . او توقع داشتبنويسد به سوی كی از كی ، يعنی نشان بدهد كه من كوچك تو هستم ، در صورتیكه اين از كی به كی باشد علامت بزرگی نيست چون قاعده طبيعی است ولی [او فكر میكرد ] اگر بنويسند " به كی از كی " علامت اين است كه تو خيلیبت بزرگی هستی . |