در اينجا دو سؤال مطرح است : يكی اينكه آنهايی كه آمدند نزد داوود كهبودند ؟ آيا واقعا انسانهايی بودند و اين داستان هم داستان واقعی بود ؟واقعاانسانهايی بودند و يكی از آنها گوسفندان زيادی داشت و ديگری يكیداشت و آن كه زياد داشت میخواست مال آن ديگری را هم ببرد و بعد اوشكايت كرد و داوود قضاوت نمود ؟ يا نه ، اينها اساسا انسان نبودند ،فرشتگانی بودند كه خدا برای امتحان داوود فرستاد و چون فرشته بودند موضوعحقيقت نداشت ، يعنی واقعا گوسفندی در كار نبود ، دو برادری نبودند ،تعدی و تجاوزی نبود بلكه اينها به امر خدا آمدند اين صحنه را ساختند برایامتحان داوود و به تعبير آنها برای تنبه داوود ، داوود هم ناگهان متوجهشد و افتاد به استغفار . و اگر اينها فرشته بودند چرا آمدند تا سبببيداری داوود بشوند ؟ در اينجا رواياتی از اهل تسنن بالخصوص هست و نمیدانم در شيعه هم هستيا نه ، ولی تفسير الميزان از مجمع البيان نقل میكند ( كه خلاصه اينها رامجمع ذكر كرده و تكذيب و رد نموده است ) . به هر حال روايت اگر ضعيفباشد فرق نمیكند مال شيعه باشد يا سنی . در بعضی از روايات چنين آمدهاست كه اين داستان چنين بوده است كه داوود پيغمبر زنان متعددی در خانهداشت ، در عين حال در يك جريانی [ شيفته زنی شد ] . جريان اين بود كهداوود در محرابش عبادت میكرد ، شيطان ابتدا به صورت يك مرغ زيبا ظاهرشد ، آمد در آن كوه يعنی روزنهای كه در آن جايگاه عبادت وجود داشت .آنچنان اين مرغ زيبا بود كه داوود نمازش را شكست رفت آن را بگيرد ، آنطرف تر پريد ، رفت بگيرد ، پريد روی پشت بام ، |