در يك جا به زبان فرد میگويد : « ان هذا اخی » ولی تعبيرهای ديگرتعبيرهای جمع است و مثل اينكه بيش از دو نفر بودهاند . قرآن مطلب رابه اين صورت طرح كرده است كه اين دو نفر آمدند نزد داوود ( و میدانيدكه داوود از كسانی است كه هم پيغمبر خدا و هم ملك و پادشاه يعنی حاكمدر ميان قوم خودش بوده است ) . يكی از اين دو نفر از ديگری شكايت كرديا يكی از افراد به نمايندگی جمع از ديگری شكايت كرد گفت : اين برادرمن است ( حالا يا واقعا برادر صلبی بوده است يا برادر دينی ) نود و نهگوسفند دارد و من يكی بيشتر ندارم ، در عين حال آمده از من همان يكی راهم با خشونت مطالبه میكند . « فقال اكفلنيها و عزنی فی الخطاب »( 1 ). قرآن همين مقدار نقل میفرمايد كه شاكی چنين اظهار داشت ، و ديگر نقلنمیكند كه ديگری از خودش دفاع كرد يا نكرد. بعد میفرمايد كه داوود گفت:« لقد ظلمك بسؤال نعجتك الی نعاجه و ان كثيرا من الخلطاء ليبغی بعضهمعلی بعض ». او با اين كارش به تو ستم كرده است . بله بسياری از افراد، شركاء افرادی كه با يكديگر نزديك اند و اختلافی باهم دارند بعضی بهبعضی ديگر ظلم میكنند . بعد قرآن میگويد كه داوود ظن كه گفتهاند به معنایعلم است دانست كه اين از طرف ما امتحانی بوده است : « و ظن داوودانما فتناه »( 2 ) كه ما مورد ابتلا و امتحانش قرار دادهايم ، پس افتادبه تضرع و توبه و استغفار ، و خدا هم توبه او را پذيرفت . قرآن بيش ازاين مطلب را بيان نكرده است . پاورقی : . 1 [ و گويد آنرا به من واگذار ، و در گفتگو و مجادله با من خشونتكرده است ] . . 2 سوره ص ، آيات 23 و . 24 |