چنان كه درييش گفتيم غايت فاعل آن است كه فاعل ( كه خود امری بينالقوه والفعل است ) به او منتقل میشود . قبلا گفتيم كه هر فعل اختياری درانسان سه فاعل دارد ، ولی در طول يكديگر ، كه در حقيقت يكی فاعل قريباست ( قوهء عامله ) و يكی فاعل فاعل است ( قوهء شوقيه ) و يكی فاعلفاعل فاعل ( قوهء مدركه ) . اكنون بايد ببينيم آيا غايت اين فاعل هایذكر شده هميشه يك چيز است و يا اختلاف پيدا میكند ، و اگر اختلاف پيداكرد و متعدد شد و در چه وقت بين آنها هماهنگی هست و در چه وقت هماهنگینيست ، و آنجا كه هماهنگی نيست به چه نحو و به چه كيفيت است . و بهعبارت ديگر آيا در همه موارد همه مبادی فاعلی وجود دارد و قهرا لازم استغايت همه آنها حاصل شده باشد ؟ و يا اينكه در برخی موارد بعضی مبادیوجود دارد و بعضی ديگر وجود ندارد و همواره غايت مبدائی كه مبدائيت ودخالت دارد حاصل است و آن غايتی كه حاصل نيست غايت مبدائی است كهمبدائيت و دخالت ندارد و عبث به معنی فعلی است كه بر غايت فاعلی كهدخالت ندارد منطبق نيست ؟ حكماء عقيده دارند كه هميشه غايت قوهء عامله با غايت فعل يكی است ،ولی غايت قوهء شوقيه و همچنين قوهء مدركه گاهی عين همان غايت است وگاهی غير آن است . توضيح مطلب اينكه غايت هر يك از فاعلها همچنان كه گفتيم به معنی ماعجله الوجود است . اكنون بايد فاعليت هر قوه ای را بشناسيم و بدانيم كههر يك از اين فاعلهای طولی چه فعاليتی میكنند و آن فعاليت را برای چهمنظوری انجام میدهند . اما فعاليت قوهء عامله عبارت است از ايجاد همانحركت |